مهندس حسین افرازی، مدیرعامل شرکت ویژگان بسپار شرق در گفتگو با روابط عمومی انجمن لوله و اتصالات پلی اتیلن میگوید: شرکت ویژگان بسپار شرق فعالیت خود را در سال ۱۳۸۰ با تولید مستربچ کربن بلک ویژه لولههای آبیاری تحت فشار آغاز نمود و طی سالهای متوالی، محصولات متنوعی از جمله آمیزههای مختلف برای صنایع گوناگون را تولید و به بازار ارائه کردهایم. بهویژه در حوزه لولههای آبیاری تحت فشار، این شرکت در سال ۱۳۸۱ نخستین بار در کشور موفق به تولید مواد PE40 مشکی ویژه لولههای آبیاری قطرهای شد. همچنین، در سال ۱۳۹۱ مواد اولیه E100 زرد برای تولید لولههای گازرسانی و در سال ۱۳۹۳ مواد اولیه PE100 خودرنگ ویژه تولید لولههای گازرسانی را به بازار عرضه کردیم. افزون بر این، انواع کامپاندها برای صنایع تولید سیم و کابل، قطعات خودرو و قطعات صنعتی را نیز تولید و عرضه نمودهایم و در سال ۱۳۹۵ بخش تولید لولههای پلیاتیلن به مجموعه اضافه شد.
چالشهای تولید
مهندس افرازی در ادامه میافزاید: نگاهی به کل فرآیند تولید، از خرید مواد اولیه تا فروش یا صادرات محصول، نشان میدهد که در هر بخش با مشکلات عمده و پیچیدهای روبهرو هستیم که نمیتوان هیچکدام را کماهمیتتر از بقیه دانست؛ چرا که همگی بهصورت یکسان بر فعالیت تولیدکننده تأثیر مستقیم دارند.
مشکل بزرگ: خرید مواد اولیه از بورس کالا
در بخش خرید مواد اولیه، ناچاریم بخش عمده نیاز خود را از بورس کالا تهیه کنیم. به نظر من شکلگیری بورس کالا در این حوزه سیاستی اشتباه و ضدتولیدی بود. اگرچه این اقدام با ادعای «کشف قیمت» آغاز شد، اما عملاً پیشتر نیز قیمتها بر مبنای قیمت جهانی فوب خلیجفارس مشخص بود و عرضه مواد اولیه در بورس نهتنها شرایط عادلانهای ندارد، بلکه تولیدکننده داخلی بعضا مجبور است مواد را به قیمتی تا دو برابر نرخ جهانی تهیه کند. دلیل این اتفاق، دست بالای پتروشیمیها در میزان عرضه و کنترل قیمت در بورس است؛ موضوعی که با دادههای رسمی نیز تأیید میشود.
ریسک بالای قراردادهای بلندمدت
علاوه بر این، تولیدکنندگان ناچار به پذیرش قراردادهای بلندمدت هستند در حالیکه قیمت مواد اولیه هفتگی تعیین میشود، در نتیجه هیچ کنترلی بر نوسانات قیمتی وجود ندارد. تجربه نشان داده است که یکی از مهمترین دلایل تعطیلی شرکتها در سالهای اخیر همین افزایش ناگهانی قیمت مواد اولیه در قراردادهای بلندمدت بوده است. در گذشته، هر شرکت بر اساس میزان تولید و پروانه بهرهبرداریاش سهمیه مستمر مواد اولیه از پتروشیمیها داشت که ریسک تولید را بهمراتب کاهش میداد.
کمبود نیروی متخصص و هزینههای جانبی
در فرایند تولید، معضل کمبود نیروی متخصص به وضوح قابل مشاهده است. فرار مغزها و پایین آمدن کیفیت آموزشی دانشگاهها باعث شده حتی فارغالتحصیلان کارشناسی نیز در عمل از نظر دانشی آماده نباشند. همچنین، تامین قطعات و هزینه بالای نگهداری و تعمیرات از دیگر مشکلات عمده تولید است.
چالشهای فروش و ارز
در بخش فروش نیز مشکلات فراوانی وجود دارد؛ در صادرات، چندنرخی بودن ارز باعث شده تولیدکننده گاهی مواد اولیه را با نرخی بالاتر از ارز آزاد تهیه کند ولی ناچار به بازگرداندن ارز صادراتی به نرخ دستوری دولت است. در فروش داخلی نیز عمدتاً با قراردادهای یکطرفه دولتی مواجهیم که همه تضمینات از تولیدکننده اخذ میشود ولی دولت هیچ تعهد اجرایی برای بازپرداخت ندارد. نمونه آن مطالبات بلاتکلیف شرکت ما از قراردادهای دولتی است که علیرغم پیگیریهای مکرر هنوز پرداخت نشدهاند.
مشکلات بازار مواد اولیه و نقش دلالان
در تهیه برخی مواد اولیه خاص مورد نیاز تولید آزمایشی، به دلیل ضوابط قانونی، ناچار هستیم مواد را از بازار آزاد و دلالان تهیه کنیم. این موضوع در دو بخش بازار اتفاق میافتد: واسطهگری میان پتروشیمی و تولیدکننده داخلی و همچنین میان پتروشیمی و مشتری خارجی. در بسیاری از موارد شرکتهای شبهتولیدی (که عملا تولیدکننده نیستند) سهمیه دریافت کرده و آن را به دلالان میفروشند.
رقابت ناسالم، صادرات غیرواقعی و قیمتگذاری
مشکل دیگر، صدور مواد اولیه توسط صادرکنندگانی است که تولیدکننده واقعی نیستند؛ فقط به دلیل افزایش نرخ ارز، بدون تعهد برگشت ارز، مواد اولیه را صادر میکنند. درحالیکه تولیدکننده واقعی برای تأمین مواد اولیه و انجام تعهدات قراردادی نیازمند رقابت برابر است. باید نظام صادرات و شناسایی تولیدکننده واقعی اصلاح و نظارت شود. همچنین، قیمتگذاری مواد اولیه بر مبنای قیمت جهانی و نرخ دلار نیمایی صورت میگیرد و دفتر صنایع تکمیلی بهصورت هفتگی قیمت پایه را مشخص میکند. رقابتهای ناسالم در بورس کالا و عدم سقف رقابتی، باعث بالا رفتن غیرمنطقی قیمتها به ضرر تولیدکننده است.
مشکلات مالیاتی و نبود حمایت واقعی
در حوزه مالیات، عمدهترین مشکل عدم بازگشت مالیات بر ارزش افزوده حاصل از صادرات است که بر اساس قانون باید ظرف یک ماه برگشت داده شود، اما عملا حتی پس از سالها پرداخت نمیشود.
راهکارها و جمعبندی
مهندس افرازی تأکید میکند: حل بسیاری از مشکلات فقط با مشارکت، همافزایی و نقش جدی انجمنهای صنفی به عنوان بازوی مشورتی در قوه مقننه و مجریه امکانپذیر است. این مستلزم افزایش قدرت و انسجام انجمنها، و پذیرش نظرات تخصصی آنها در تصمیمگیری و اجرا توسط دولت و مجلس است.
در پایان، با توجه به حجم گسترده مشکلات، نمیتوان یک مشکل را جدا و مستقل از بقیه مهمتر دانست؛ تمام این چالشها ریشه در سیاستهای اقتصادی نادرست دارند و برای اصلاح آنها، عزم جدی و نگاه واقعگرایانه قانونگذار و مجری لازم است. امروز، در شرایط تولیدی فعلی اگر بنگاهی تنها بتواند بقای خود را حفظ کند، شاهکار کرده و شایسته تقدیر است.





