همچنین فرمول تعیین نرخ خوراک این صنایع مورد بررسی مجدد قرار میگیرد. فرمول مذکور اعتراضات زیادی از سوی بخش خصوصی برانگیخت، زیرا اعمال نرخ هابهای انرژی اروپایی در این فرمول تعریف شده بود. سوال این بود که چرا صنایع پتروشیمی کشوری که از ذخایر عظیم گازی بهرهمند است باید مثل کشورهایی که مصرفکننده گاز هستند، خوراک تهیه کنند؟ آیا در شرایط تحریمی میتوان از بهینهسازی مصرف انرژی صحبت کرد؟ کارشناسان معتقدند بهینهسازی راهی است که باید آن را طی کرد «چراکه در نهایت هزینههای مصرف سوخت و خوراک را پایین میآورد» اما باید به صورت پلکانی آن را اجرا کرد. کارشناس دیگری نیز میگوید درصورت رفع تحریمها و اتصال مستقیم به بازارهای جهانی میتوان به بهینهسازی کارشناسیشده امیدوار بود.
کم شدن حاشیه سود پتروشیمیها
امیررضا اعلاباف، کارشناس بازار سرمایه و صنایع پتروشیمی، در پاسخ به این سوال که آیا میتوان صرفا به دلیل ذخایر عظیم گازی، صنایع پتروشیمی تا ابد از خوراک یارانهای استفاده کنند، به خبرنگار «دنیای اقتصاد» گفت: مسلما خیر. بهینهسازی راهی است که باید طی شود. هماکنون این ذهنیت وجود دارد که بهتازگی دولت تصمیم به بازتعریف نرخ خوراک و کاهش سقف آن از ۵هزار تومان به ۳هزار و ۶۰۰ تومان گرفته است که میتواند شرایط فعالیت را برای واحدهای صنعتی بهتر کند.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه «طبیعتا اگر کاهش سقف نرخ خوراک اتفاق بیفتد تاثیر شگرفی خواهد گذاشت. اگر همان ۳هزار و ۶۰۰تومان را در نظر بگیریم، با نرخ فعلی نیما حوالی ۱۳ سنت تمام میشود درصورتیکه میانگین نرخ خوراک در کشورهای غربی ۳/ ۲۳سنت در هر مترمکعب است. البته موسسه مدیریت اطلاعات انرژی آمریکا اعلام کرده پیشبینی میشود برای سال ۲۰۲۳ بهای خوراک به بیشتر از ۲۱ سنت برسد. بنابراین اگر نرخگذاری پیش رو حوالی ۱۳ تا ۱۴ سنت قرار گیرد میتواند تاثیر خوبی روی حاشیه سود ناخالص این شرکتها داشته باشد.
او به این سوال که آیا میتوان متصور شد که واحدهای پتروشیمی توان خرید و رقابت به نرخ بینالمللی را داشته باشند، گفت: شرکت متانکس کانادا بزرگترین تولیدکننده و عرضهکننده متانول در جهان، حاشیه سود ۲۵درصدی دارد. درحالیکه آخرین گزارش پتروشیمی فناوران از حاشیه سود ۳۲درصدی خبر میدهد. به گفته اعلاباف، برای اینکه واحدهای پتروشیمی توان خرید با نرخهای جهانی را داشته باشند باید به چند نکته توجه داشت: «ابتدا از بین رفتن تحریمها و ارتباط مستقیم با بازارهای جهانی و دوم تعریف فرمولی با توجه به قابلیتهای انرژی کشور.» به گفته او، نرخ بینالمللی باید منطقی باشد و براساس کشورهای تولیدکننده تعریف شود نه کشورهای مصرفکننده شمال اروپا.
اعلاباف گفت: ابتدا باید بحث تحریم در صادرات حذف شده و دسترسی کامل به بازارهای بینالمللی ایجاد شود. اگر یارانه خوراک حذف شود اختلاف حاشیه سود شرکتهای پتروشیمی کاهش پیدا میکند و به میانگین سود جهانی نزدیک میشود. امری که با توجه به بالا بودن هزینهها در تولید بعید است برای تولیدکنندگان مناسب باشد. او گفت: سپس درصورت حل مشکلات نقلوانتقال مالی و بهینهسازی خطوط تولید، میتوان امیدوار بود صنایع بتوانند خوراک با نرخ بینالمللی خرید کنند و محصولات را با بهای بینالمللی بفروشند. اعلاباف با تاکید بر ذخایر گازی کشور و لزوم اعمال این قابلیت در فرمول نرخگذاری خوراک صنایع پتروشیمی، گفت: مزیت گازی ما خیلی مهم است و باید در تعریف خوراک لحاظ شود، چراکه همه کشورها از این نعمت خدادادی بهرهمند نیستند.
اجرای پلکانی با فرصت کافی
جواد قیصریان، کارشناس صنایع پتروشیمی، درباره لزوم بهینهسازی مصرف واحدهای پتروشیمی به خبرنگار «دنیای اقتصاد» گفت: مسلما هر واحد صنعتی بهینهسازی را یکی از اصول کاهش مصرف و هزینه میداند. موضوع این است که اجرای این طرح تا چه حد ممکن و قابلاجراست. او درباره این موضوع که اگر گاز با بهای بدون یارانه به صنایع فروخته شود آیا توان رقابت با کشورهای دیگر را دارد یا نه، گفت: دقیقا موضوع همین است که در شرایط تحریمی نمیتوان وارد رقابت در بازار آزاد شد. بهای کم نرخ خوراک و همچنین نیروی انسانی ارزانتر، قیمت نهایی محصول را برای ورود به بازار جهانی رقابتپذیر میکند.
قیصریان با پیش کشیدن طرح بهینهسازی گفت: بسیاری از تجهیزات صنایع پتروشیمی، دستگاههای قدیمی هستند که دقیقا به سبب مصرف زیاد سوخت و خوراک در کشورهای پیشرفته از رده خارج شدهاند. میزان مصرف انرژی صنایع پتروشیمی کشور بسیار بیشتر از صنایع کشورهای رقیب است که در صورت استفاده از خوراک با قیمت واقعی بعید است توان رقابت داشته باشند. این کارشناس انرژی با اشاره به فرمول خوراک امسال صنایع پتروشیمی و گره آن به هابهای بینالمللی گفت: نفس فرمول مشکل دارد و باید بازتعریف شود، حالا قیمت خوراک بالا باشد یا پایین. تمامی کشورهای دارای ذخایر انرژی از این ذخایر به عنوان ابزاری برای فراهم آوردن سرمایهگذاری استفاده میکنند. ایران دارای ذخایر گازی قابلتوجهی است که میتواند به عنوان یک فرصت برای سرمایهگذاری در حوزه پتروشیمی به آن نگاه کرد.
به گفته قیصریان، زمانی که قیمت خوراک صنایع پتروشیمی از ۸ سنت عبور کرد «عملا واحدهای پتروشیمی با بحران روبهرو شدند چراکه مزیت رقابت آنها کوچکتر شده بود.» او افزود: فرمول قیمتگذاری به هابهای انرژی اروپایی و آمریکای شمالی که عملا مصرفکننده گاز هستند گره خورده است. خوشبختانه بهای گاز در اروپا کاهش پیدا کرد و به سبب اینکه فرمول نرخ خوراک با اعمال تغییرات هابهای این قاره تعریف شده بود، نرخ خوراک در حال حاضر مناسب است. اما تصور کنید اگر فرمول براساس هابهای آمریکای شمالی مثل آلبرتای کانادا بود، واحدهای صنعتی وارد یک دوره بحران دیگر میشدند. او در پاسخ به این سوال که تا چه زمان صنایع پتروشیمی باید از خوراک یارانهای استفاده کنند، گفت: تا زمانی که توانایی استقلال و خرید خوراک با قیمت واقعی را داشته باشند. بهینهسازی نقشهراه بسیار مناسبی است اما برای اجرای آن باید به بخش خصوصی زمان بدهند.
او با اشاره به قیمتهای بازار اروپا گفت: بازار اروپا هماکنون برای محصولاتی مثل متانول و اوره بسیار مناسب است، چراکه بسیاری از واحدهای صنعتی پتروشیمی اروپا عملا تولید خود را به حداقل رساندند. بخش خصوصی باید بتواند از این فرصت برای ارزآوری هم که شده استفاده کند. قیصریان با بیان اینکه بخش قابلتوجهی از درآمد پتروشیمیها در توسعه صنایع پاییندستی هزینه میشود گفت: اگر پتروشیمیها توان خود را روی بهینهسازی بگذارند سرعت تقویت صنایع پاییندستی کند میشود.
پس بهترین راهحل این است که به صورت پلکانی طرح بهینهسازی اجرا شود. در قدم اول برخی از پتروشیمیها و در قدم دوم تعداد بیشتری و تا آخرین واحد که بتواند خودش را با خرید خوراک با قیمت واقعی وفق بدهد. بدیهی است که ابتدا باید از بخشهایی که لزوم بهینهسازی در آنها حفظ میشود شروع کرد.