به گزارش روابط عمومی انجمن صنفی تولیدکنندگان لوله و اتصالات پلی اتیلن، سیف به مثابه یکی از مدیران بانکهای دولتی در دهههای سپری شده نیک میدانست باید از دستور رییس کل بانک مرکزی بدون چون و چرا تبعیت کند چون کار دیگری از دستش برنمیآمد و مقاومت کردن به دلیل مالکیت و مدیریت دولت معنی نداشت. اما حالا که او رییس کل بانک مرکزی شده است، میبیند مدیرانی از میان مدیران بانکها که نه دولتیاند و نه خصوصی، اما بسیار نیرومندند و البته برخی از مدیران بانکهای خصوصی نیرومند نیز در برابر فرمانهای او ایستادگی میکنند.
سیف از آنها میخواهد نرخ سود را کاهش دهند اما آنها در درون خود رقابت دارند و میدانند اوامر رییس کل بانک مرکزی را اگر مراعات کنند رقیبشان برنده جمعآوری سپردهها خواهد شد، پس تمرد میکنند. سیف از روسای بانکها میخواهد استانداردهای مورد نظر بانک مرکزی را در ارایه کارنامه خود لحاظ کنند تا اجازه برگزاری مجمع عمومی و تقسیم سود آنها داده شود، اما سهامداران بانفوذ بانکهای خصوصی و خصولتی مدیران را برحذر میکنند و اینچنین شده است که سرکشی از بانک مرکزی ادامه دارد.
از طرف دیگر ولیالله سیف که در تنگنای جهش قیمت دلار گرفتار شده است و نیک میداند این اتفاق اگر ادامه یابد به معنای از دست دادن افتخار تثبیت زمان قیمت ارزها در ۳ سال گذشته است و همچنین فشار دولت را نیز احساس میکند که باید نرخ دلار را مهار کند.
رییس کل بانک مرکزی برای مهار نرخ دلار در مقطع فعلی نیاز به همکاری صادرکنندگان پتروشیمی دارد که طیفی از انواع خصوصیها، دولتیها و خصولتیها را شامل میشوند. وی از مدیران پتروشیمی میخواهد زیان موقت و یا از دست دادن فرصت سود مناسب را دستکم برای یک دوره کوتاه مدت تحمل کرده و به او یاری برسانند تا نرخ دلار را مهار کند، اما مدیران پتروشیمیها چرا باید چنین فداکاری کنند؟ این فداکاری امروز آنها به معنای این است که فرصت طلایی برای سود رساندن به سهامداران را از دست بدهند و هیچ مدیری این کار را دستکم به طور علنی انجام نخواهد داد.
به گزارش ساعت ۲۴، سیف، رییس کل بانک مرکزی ایران و روحانی رییسجمهور مستقر شرایط را درک نمیکنند که چنین درخواستهایی دارند؟ واقعیت این است که خصوصیسازی با همه کژیها و کاستیهایی که داشته و دارد و با وجود انحرافهایی که در مسیر درست این پدیده ایجاد شد تا هدف اصلی که توزیع قدرت است رخ ندهد، اما همین میزانی هم که انجام شده نهاد دولت را از برج عاج پایین کشیده است.
در هفتههای آتی خواهیم دید که استقلال پتروشیمیها و بانکهایی که دیگر در اختیار دولت نیستند تا چقدر مقاوم خواهند بود و فرمانهای دولتی را در کشوی کارهایی که قرار نیست انجام شود قرار میگیرد. روحانی و سیف روزهای کمقدرتی دولت و بانک مرکزی را تجربه میکنند و نوع مدارای آنها با این پدیده میتواند در تاریخ اقتصاد ایران داوری شود.