لطفا انجمن را معرفی و شرحی از فعالیتهای جاری آن ارائه دهید.
ما انجمن تولیدکنندگان لوله و اتصالات پلیاتیلن هستیم. طبق اساسنامه سعی کردهایم شرکتهای فعال و استاندارد را عضو انجمن کنیم و یا اعضای خود را به سمت کسب این موارد سوق دهیم. همه اعضای ما باید پروانه تولیدی از وزارت صمت داشته باشند که شرط اصلی عضویت است. انجمن ما در وزارت کار نیز ثبت شده است و بنابراین انجمن کارفرمایی نیز هستیم. ما عضو اتاق ایران و تهران نیز هستیم و در سطح ملی فعالیت میکنیم. انجمن ما در واقع شامل کلیه تولیدکنندگان لوله و اتصالات پلیالفین است. یعنی اکثرا پلیاتیلن هستند اما چند مورد PEX و PP عضو هستند و میتوانند عضو شوند. ظرفیت تولید 240 عضو انجمن ما، در مجموع 2 میلیون تن در سال است. تعداد کل شرکتهای فعال بیش از 1،000 واحد است، اما 240 واحد عضو انجمن شرکتهای با حجم تولید بالا و استاندارد هستند و در آمار کلی، بعضا شرکتهای زیرپلهای و یا کاغذی به شمار آورده میشوند. این 240 عضو، پروانه و سهمیه دارند و مواد اولیه خود را از بورس کالا تهیه میکنند. اما بقیه اعضا متاسفانه از بازار آزاد تهیه میکنند و بعضا مواد ضایعاتی یا بیکیفیت در میان آنان است.
مشکلاتی که شما در وضعیت فعلی با آن درگیر هستید چه چیزهایی هستند؟
یک چالش جدی ما در بحث استانداردها است که اعضای ما و بازار را تحت تاثیر قرار داده است. به دلیل عدم وجود نظارت و استاندارد، بعضا کارخانهها محصولات ضایعاتی و بیکیفیت خود را به بازار میرسانند. از آن طرف در برخی بخشها به ویژه بخش دولتی که مشتری بخش قابل توجهی از محصولات تولیدکنندگان ما است، علم خرید و تخصص خرید وجود ندارد. در مناقصاتی که برای تامین برگذار میشود، بدون توجه به هیچ پارامتری صرفا کمترین مقدار عدد پیشنهادی در نظر گرفته میشود. این موضوع با مسائلی همچون دیر کرد در پرداخت صورت میگیرد و بیشترین آسیب را به تولیدکنندگان وارد میکند این موضوع باعث میشود تا فروشندگان از کیفیت محصولات خود بکاهند.
در جلسات ما با اداره استاندارد، چندین سال است که مطرح میشود تا تفاهمنامهای نوشته و برقرار شود تا از ظرفیتهای ما در راستای نظارت و کنترل بازار استفاده گردد. الان استاندارد معتقد است کار خود را به خوبی انجام میدهد، در حالیکه من میتوانم شما را به بازار ببرم و لولههایی که تحت عنوان استاندارد ولی بدون هیچگونه کیفیت و تاییدیهای به فروش میرسد. اگر نظارت استاندارد بود که این موارد اتفاق نمیافتاد. در بعضی شهرها این گونه مغازهها پلمب میشود ولی به فاصله کمتر از یک روز مجدد مغازه را باز میکنند.
شما الان اهرمهایی برای نظارت و کنترل بازار در زمینه استانداردها ندارید؟
ما میتوانیم در این زمینه اهرمهای آموزشی، ترویجی و بازدارنده داشته باشیم. اهرم ترویجی بسیار خوب است که به همه، یعنی کشاورزها، مصرفکنندههای خصوصی و بخش دولتی بگوییم که جنس خوب چه جنسی است و ارزش و قیمت آن چیست. حتی آن کشاورزی که میخواهد جنس بخرد و شش ماه فعالیت کند، بهتر است که جنس بیکیفیت بخرد و ضربه بخورد و یا جنس باکیفیت بخرد که تا دو سال دوام بیاورد؟ این مسئله در آب و فاضلاب نیز هست. الان خیلی از لولههای آب و فاضلاب نشت کرده است. این را به گردن پلیاتیلن میاندازند، یعنی میگویند پلیاتیلن برای این مصارف نامناسب است. در حالیکه شما تا لوله 150 و حتی 160 بهترین گزینه لوله پلیاتیلن است. ضدزلزله است، انعطافپذیر است و در مقایسه با لولههای چدنی ارزانتر است. شما برای کشتن چند حشره در اتاق خواب خود نمیروید مسلسل بخرید و فقط با یک حشره کش کار شما راه میافتد.نداتندا
کمی در مورد مواد اولیه صحبت کنیم، تولیدکنندگان شما چگونه مواد اولیه خود را تامین میکنند؟
تولیدکنندگان ما پروانه بهرهبرداری دارند و براساس پروانه خود سهمیه میگیرند. این سهمیه در بهینیاب ثبت شده و از طریق بورس کالا خرید صورت میگیرد. ما از طریق تعامل با کمیته پتروشیمی تنظیم بازار حجم مورد نیاز خود را تعیین میکنیم و بر اساس آن کف عرضه شکل میگیرد. پس عمده تامین ما از پتروشیمیها است. تامین واردات به علت مسائل ارز و ارز بری عموما مطلوب نیست. البته ما حجم وارداتی بالایی به جز مقادیری افزودنی و مستربچها نداریم. در حالیکه کیفیت محصولات بروج یا سابیک به مراتب بهتر از محصولات داخلی است. با این حال تامین داخلی برای ما چالشانگیز نیست، اگر هم چالشی وجود دارد توسط مسئولان خودمان ایجاد میشود. یکی از چالشهایی که اخیرا با آن مواجه شدیم، در مورد لولههای انتقال آب است که از پلیاتیلن100 سیاه رنگ تولید میشوند. همانطور که میدانید در پتروشیمیها وقتی مواد پلیمری تولید میشوند، به صورت بیرنگ هستند. این مواد وقتی در لوله به کار برده میشوند، برای جلوگیری از اثرات نور آفتاب و UV باید به رنگ مشکی در بیایند. پس با آمیزهها رنگ آن را تغییر میدهند. تا کنون خود شرکتها این اقدام را انجام میدادند. استاندارد در این مورد ایراد میگرفت و میگفت که این عمل توسط شرکتها به درستی انجام نمیشود. البته این مورد مشکلی ایجاد نمیکند، چرا که این لولهها چندین دهه است که مورد استفاده قرار گرفتهاند و مشکلی هم ایجاد نشده است. مشکل وقتی ایجاد میشود که از ضایعات برای تولید لولهها استفاده میشود. مواد مختلف گرانول شده و مورد استفاده قرار میگیرد. برای حل این موضوع، استاندارد این قانون را مطرح کرد که دیگر شرکتها حق این کار را ندارند و باید پتروشیمیها به طور مستقیم این آمیزهها را اضافه کنند. پتروشیمیها تمایلی به این کار ندارند، چرا که هزینه نگهداری راکتورهایشان را بالا میبرد و تولیدشان سختتر است. همچنین دسترسی به مستربچهای استاندارد برایشان سخت است و محصول غیر استاندارد تحویل میدهند. همچنین قیمت محصول بالاتر میرود و این موضوع همه ما را مجبور کرده است که از طریق سایر راهها و روشها مواد اولیه خود را تامین کنیم. بر این مورد نیز نظارت کافی وجود ندارد.
گفتید پتروشیمیها، الان شما از چه پتروشیمیهایی مواد اولیه دریافت میکنید؟ چالشی با آنها یا دفتر توسعه صنایع پاییندستی دارید؟
جم، آریا، امیرکبیر، شازند، بندرامام، مارون و تبریز و چند پتروشیمی دیگر طرف حساب ما در میان مشتریها هستند. ما خداراشکر در این زمینه و در ارتباط با دفتر توسعه صنایع پاییندستی مشکل جدی نداریم. البته در جلسات و کمیتهها، نقش تخصص کمتر شده است و حتی انجمنها را کمتر قبول دارند اما این مورد هم خوشبختانه رو به بهبود است.
الان محصولات پتروشیمی ما بازارهای صادراتی خوبی دارد، این با گفته شما در مورد استاندارد محصولات پتروشیمیها در تناقض نیست؟
خیلی از محصولات بالادستی پتروشیمی استاندارد ندارند، نه به این معنا که استاندارد نیستند، ساختاری که گواهی و تاییدیه برایشان صادر کند وجود ندارد. در حالیکه ما را ملزم به استفاده از محصولات با فلان استاندارد و تاییدیه میکنند.ند مستربچهای مورد استفاده در کشور گرید غذایی نیست در حالیکه برای لوله انتقال آب باید فود گرید باشد، از آن طرف هم اجازه واردات به ما نمیدهند و به همچنین مشکلی برخوردهایم. البته واردات به صورت خیلی موردی در پروژههای مهم و استراتژیک در صورت بروز محدودیت پیش میآید.
انجمن در راستای حل مشکلات استاندارد محصولات چه اقداماتی انجام داده است؟
ما میتوانیم نقش مهمی در بازار و صنعت ایفا کنیم، به شرط این که بازوی بازدارندگی برای ما ایجاد شود. این مورد را میخواهیم به اساسنامه اضافه کنیم. انجمن میتواند برای شرکتهای مختلف خدمات مشاورهای ارائه دهد، مثلا برای محصولات مختلف تولیدکنندگان استاندارد را شناسایی کرده و در قالب لیستهایی برای تامین به این سازمانها ارائه دهد. به طور مثال الان ما همچنین طرحی را با وزارت جهاد کشاورزی داریم. یک لیست وندور برایشان تهیه کردهایم تا به آن مراجعه بکنند. حتی در مورد ضایعات که ما گفتیم با آن چالش داریم، در صورتی که استانداردی برای محصولات تولید شده از ضایعات تعریف شود چه ایرادی دارد؟ خیلی هم خوب است و میتواند کلی منافع اقتصادی داشته باشد.
در مورد واردات مطالبی را فرمودید، در زمینه صادرات و بازارهای خارجی صنایع لوله و اتصالات در چه وضعیتی قرار دارند؟
دیگر چالش ما بحث صادرات است. مثلا ارزشگذاریای که برای صادرات وجود دارد. الان دلار آزاد و مبادلهای نزدیک به هم هستند، ولی زمانی اختلاف به 40 هزار تومان رسیده و یکی 100 و دیگری 60 هزار تومان بود. مشتری خارجی که قیمت دلار را از بانک مرکزی استعلام نمیگیرد، مثلا نرخ دلار آزاد را از بازار میپرسد 70 هزار تومان و قیمت محصول را هم میپرسد 70 هزار تومان و تنی 1،000 دلار پرداخت میکند. حال در ارزشگذاری به ما میگویند هر دلار مثلا 58 هزار تومان است و 70 هزار تقسیم بر 58 هزار میشود 1.2 و شما باید 1،200 دلار رفع تعهد ارزی کنید، تازه آن هم باید ارز خود را با نرخ نیما یعنی پایینتر از ارز آزاد به واردکنندگان بفروشید.
حجم صادرات ما هم زیاد نیست. خود پتروشیمیها به خاطر مسائل تامین ارز تمایل دارند تا محصولاتشان را صادر کنند. تمام تلاش ما این است تا جاییکه میتوانیم این مورد را با کف عرضه به داخل کشور بیاوریم. برخشی از شرکتها مجبور میشوند با عوض کردن بستهبندی، برای تامین هزینه و حقوق کارگرها، مواد اولیه دریافتی خود را صادر کنند.
اعدادی از حجم صادرات یا سهم صادرات از محصولات تولیدی ارائه میدهید؟
صادرات لوله چالش برانگیز است چرا که حمل و نقل آن هزینهبر است و سختی دارد. برای همین مثلا اگر ظرفیت تولید 5،000 تن باشد، 20% یا 1،000 تن آن صادر میشود که عمدتا به کشورهای اطراف است. البته در آنجا هم ما چالش داریم، مثلا عراق جدیدا مراودات بانکی را ممنوع کرده و ذیل همین صادرات 30% کاهش پیدا کرده است که اگر ادامه یابد، میتواند به طور کلی از بین برود. البته ما صدور دانش فنی داریم، خیلی از کارخانجات ما میروند آن ور آب و فعالیت میکنند و البته خب این مطلوب ما نیست، چرا که آن ارزش افزوده و اشتغالزایی دیگر در کشور ایجاد نمیشود.
در مورد مهاجرت کارخانهها گفتید، مشکلاتی که باعث این اتفاق میشوند چه چیزهایی هست؟ چرا که گویا در تمام شاخههای صنعتی این اتفاق درحال وقوع است.
متاسفانه ما هر کجا دست بذاریم مشکل است، برق که دو روز در هفته قطع است. شما تجهیزات را بخواهید روشن و خاموش کنید، محصول پرت به شما میدهد. با قطعی ناگهانی برق هزینههای گزاف به صنعت تحمیل میشود. در مورد نیروی کار، کارگر شما میگوید که من اسنپ کار بکنم درآمد بیشتری دارم. شما حقوق نیروی متخصص را دو برابر بکنید، بقیه را نیز باید ترتیب اثر داده و افزایش دهید. در این صورت قیمت محصولات نیز باید افزایش یابد که با قدرت خرید مردم متناسب نیست. در نتیجه مرتب حاشیه سود کم میشود. ما نیروی متخصص نداریم، یکی از چالشهایمان این است که بتوانیم نیروی متخصص از طریق دانشگاههای فنی و حرفهای تربیت کنیم و رونق بدهیم. ما در گاز، آب، برق، وحتی مالیات و بیمه چالش داریم.
در مورد مشکلات حوزه بیمه و مالیات توضیح بیشتری میدهید؟
در قوانین کار که تمام حق و حقوق به کارگر داده میشود. در یکی از شرکتها نیرویی بوده که تعامل با آن به صورت پرداخت هزینه به ازای مسافت پیموده شده در هر سفر بوده است. پس از قطع همکاری به علت عدم عملکرد مناسب و اعتراض فرد، از طریق بیمه تامین اجتماعی شرکت جریمه شده و مبلغی را به فرد پرداخت کرده بود. در حالیکه شما روزانه از کلی افراد خدمات دریافت میکنید اما برایشان حقوق یا بیمه پرداخت نمیکنید.
در مالیات مهمترین مشکل این است که اداره مالیات تمام هزینههای حسابرسی را تماما به گردن شرکتها انداخته است. شرکت خود باید حسابرس، ممیز، نیروی کار برای وارد کردن اطلاعات در سامانه و غیره تامین کند تا در نهایت مالیات خودش را محاسبه کرده و بپردازد. یعنی قبلا اگر با ماهی 20 میلیون امور مالیاتی انجام میشد، الان به 200 تا 300 میلیون رسیده است. در مورد خود انجمن نیز به جز حق عضویت، بر روی تمام جریانهای درآمدی ما مالیات بسته میشود. اگر اتاق همکاری کند تا در این مورد تسهیلاتی وضع شود خوب است. البته در کل اتاق بخش خصوصی است و در کل ما تعامل خوبی با اتاق داریم.
البته من خودم شخصا سختگیری مالیاتی را میپسندم. اگر سیستم مالیاتی و ارزش افزوده مثل اروپا پیادهسازی شود و جلوی فساد و ناکارآمدی را بگیرد خیلی خوب است. الان مشتریان ما از ما که خرید میکنند فاکتور میگیرند، اما برخی نیز میگویند که برای عدم پرداخت ارزش افزوده فاکتور نمیخواهند و وقتی ما میگوییم امکان ندارد، از مبادی دیگر اقدام به تامین میکنند. این یعنی هنوز راه فرار و راه در رو در این قانون زیاد وجود دارد. ولی هر چه سیستم بستهتر و انتقال پول شفاف تر شود، تولیدکننده واقعی بدش نمیآید و انشاالله که مالیاتهای اخذ شده در موارد مناسبی نیز خرج شود.
در بازار و تقاضای داخلی وضعیت تولیدکنندگان به چه صورت است؟
مهمترین چالشهای ما در بازار داخلی همان بحث استانداردها و ضایعات است. در اطراف تهران لوله باکیفیت بسیار کم است. کشاورزان نیز خرید انجام میدهند و بعضا به خاطر 2 میلیون تومان هزینه کمتر، سرمایه 200 و 300 میلیونی خود را از دست میدهند. مواد غیر استاندارد برای ما چالش است. ریشه این مشکل در نقدینگی است. الان اگر یک کارخانه بخواهد مواد اولیه بخرد، مثلا 20 تن، در سال 1385 میشد 20 میلیون ولی الان میشود 2 میلیارد. شرکت باید مواد اولیه را با پرداخت 2 میلیارد بخرد، بعد از یک یا دو هفته دریافت کند، خریدار محصولات هم خرید را با چکهای چند ماهه انجام میدهد. یک تولیدکننده این کار را یک بار یا دوبار میتواند انجام دهد، بعد از آن به مشکل نقدینگی میخورد. ولی آنهایی که از ضایعات استفاده میکنند، چکی میفروشند و هزینه تمام شده پایین دارند. نقدینگی هم موضوع بسیار مهمی است.
در حوزه قیمتگذاری محصولات نهایی انجمن چه فعالیتهایی دارد و چگونه قیمت تعیین میکند؟
در مورد قیمت محصولات، ما به تولیدکنندگان پیشنهاد میدهیم و منطقمان این طور است که اگر یک کارخانهای میخواهد سرپا بایستد، باید حداقل 30% هزینه مواد اولیه را به عنوان هزینه ناخالص اضافه کند و به فروش برساند. از این 30%، یک سوم آن حداکثر سود است. محصولات ما تعذیراتی نیستند و در بازار کشف قیمت میشوند.
در تامین نقدینگی شرکتها از بانکها نمیتوانند کمک بگیرند؟
متاسفانه بانکهای ما هم سیستم بسیار نامناسبی دارند، وامهای این بانکها اسمی 23% است، اما هر 6 ماه محاسبه میشود و عملا دو بار در سال سود مرکب است، 30% نیز باید موجودی میانگین حساب باشد، محاسبه که کنید یک وام 23 یا 24 درصد اسمی، در نهایت 40% به پای وام گیرنده میافتد.
در مورد خوراک، سرمایه و بازار صحبت کردیم. در مورد انتقال فناوری و خرید تجهیزات بروز چه مشکلاتی دارید؟ این مشکلات از جنس موانع وارداتی است؟
در واردات تجهیزات، مشکاتی مثل تخصیص ارز و این موارد در مقایسه با سایر مشکلات چندان جدی نیست، شما اگر یک خط تولید خوب بخواهید بیاورید، کلی هزینه و سرمایه نیاز دارد. در اینجا نیز مشکل اصلی سرمایه و نقدینگی است.
با توجه به مشکلات موجود، ظرفیت فعال کارخانههای شما چقدر است؟ آیا آماری از واحدهای تعطیل شده یا تعدیل نیرو دارید؟
در این لحظه که ما صحبت میکنیم، با توجه به مشکلات مالی در پروژههای دولت و وضعیت برق و گاز ظرفیت عملیاتی تولیدکنندگان ما به زور به 20% میرسد. برخی از تولیدکنندگان طلبهای میلیاردی از دولت دارند. در این چند سال 10% واحدها تعطیل شدهاند. بعضا حتی واحدهای کوچک میتوانند عملکرد خود را بهبود ببخشند ولی شرکتهای بزرگ نه. تعداد کارگر زیاد حقوق زیادی میخواهد. تولیدکنندگان ما قشر ضعیفی شدهاند.
البته در مورد تعدیل نیروی کار، چون نیروی کار فعال ما متخصص است، برای همین شرکتها به سادگی آنها را از دست نمیدهند. فعلا ما تعدیل جدیای نداشتهایم اما همانگونه که میبینید در برخی شرکتهای مطرح طی چند هفته اخیر تعدیلهای سنگینی اتفاق افتاده است.
اگر بخواهید راهکاری در جهت بهبود مشکلات این صنعت پبشنهاد دهید، چه راهکاری ارائه میکنید؟ یا از نظر شما چه مسئلهای باید پیگیری شود تا به این صنایع کمک کند؟
در راستای حل این مشکلات، مهمترین مسئله مسئله نقدینگی است. البته این مشکل تمام صنایع حتی صنایع زیرساختی است. اگر نقدینگی نباشد و سرمایه از طرق مختلف تامین نشود ما را میتواند به چالش بیندازد. در صنعت برق اگر یک تا دو سال سرمایهگذاری صورت نگیرد، میتواند به کلی مستهلک شود. در چاههای نفت اگر سرمایهگذاری نشود همین استخراج نفت هم متوقف میشود. در کارخانههای ما نیز تجهیزات برای سی سال پیش است. اگر سرمایهگذاری صورت نگیرد میتواند کل صنعت را از بین ببرد. حالا این تزریق سرمایه از هر راهی چه داخلی و چه خارجی باید انجام شود. شاید یک یا دو دهه پیش حضور مثلا چینیها در این زمینه پررنگ بود، اما الان آنها هم دیگر نیستند. دلیل اصلی عدم امنیت سرمایهگذاری است. فرد نمیداند اگر سرمایهگذاری کند چه چالشهایی در پیشروی آتیه آن خواهد بود.
راه نجات کشور در تولید است، برای تولید باید سرمایه وارد کشور بشود. نرخ دلار که کم نخواهد شد، ما تورم و افزایش نقدینگی داریم، باید قدرت خرید و درآمد مردم افزایش یابد که راه حل آن تولید است.