این روزها که هشدار نسبت به کمبود گاز در زمستان امسال بیش از گذشته به گوش می رسد، تاثیر این کمبود بر حوزه های مختلف قابل ارزیابی است. کمبودی که عموما بیش از آنکه دامان بخش خانگی را بگیرد، دامنگیر صنایع می شود و از آنجا که بر زندگی روزمره مردم تاثیر ملموسی نیز ندارد، کمتر مورد توجه قرار می گیرد. درحالیکه اثر این موضوع بر اقتصاد کشور به طور غیرمستقیم بر زندگی عموم مردم تاثیرگذار است، بسیار پررنگ است.
اما سهم پتروشیمی از گاز مصرفی کشور چه میزان است؟
یکی از عوامل اصلی توسعه متوازن و پایدار صنعت پتروشیمی، دسترسی به انواع خوراک های مایع و گازی است. ایران با داشتن منابع غنی نفت و گاز طیف متنوعی از خوراک را می تواند در اختیار صنایع پتروشیمی قرار دهد. در سال گذشته (1399) مجموع خوراک و سوخت دریافتی صنعت پتروشیمی 39.3 میلیون تن بود که 75 درصد آن هیدروکربورهای گازی و 25 درصد هیدروکربورهای مایع بوده است. 17.6 درصد کل خوراک پتروشیمی ها در کشور گاز طبیعی به عنوان خوراک و 23.7 درصد گاز طبیعی به عنوان سوخت بوده که نشاندهنده اهمیت گاز در صنعت پتروشیمی دارد.
علاوه بر شرایط تحریم که تامین سرمایه و تجهیزات کافی برای توسعه میادین گازی را دچار چالش ها و موانعی کرده است، مصرف بالای گاز در داخل کشور و عدم رعایت قوانین و مقررات مربوط به بهینه سازی مصرف انرژی در حوزه های مختلف، از ساخت و ساز گرفته تا راندمان نیروگاهها و برخی صنایع، نقش مهمی در کمبود گاز در کشور در فصل زمستان ایفا می کند. متوسط مصرف روزانه گاز در کشور در سال گذشته 717 میلیون متر مکعب بوده که 46.4 درصد آن سهم بخشهای خانگی و تجاری و صنایع کوچک است و 25 درصد نیز سهم نیروگاهها است و بنابراین بر خلاف آنچه تصور می شود نزدیک به سه چهارم گاز کشور صرف بخش های خانگی و تجاری و صنایع کوچک و نیروگاهها می شود و سهم صنایع عمده کمتر از 18 درصد است که نیمی از این میزان، یعنی 8.7 درصد سهم صنعت پتروشیمی است. به عبارت ساده تر، مجموع گازی که به عنوان خوراک و سوخت در اختیار صنعت پتروشیمی قرار میگیرد، 8.7 درصد مصرف روزانه کشور معادل روزانه 62.5 میلیون متر مکعب است که از این میزان 43 درصد به عنوان خوراک و 57 درصد به عنوان سوخت مورد استفاده قرار می گیرد.
وقتی سخن از مقابله با خام فروشی به میان می آید، استفاده از نفت و گاز به عنوان خوراک در صنعت پتروشیمی، بهترین راهکار برای بهبود تراز ارزی کشور و رونق اقتصادی است. بنابراین هدایت خوراک کافی بویژه گاز به سمت مجتمع های پتروشیمی، ضرورتی انکارناپذیر است که نمی توان از کنار آن گذشت.
به عبارت ساده تر، هرچه شاهد تزریق خوراک بیشتر به مجتمع های پتروشیمی باشیم، ارزش افزوده بیشتری در اقتصاد کشور ایجاد می شود که همه بخش ها از برکات آن بهره مند خواهند شد. در واقع، اگر آن روی سکه را بنگریم، به نقطه امیدبخشی می رسیم که حکایت از افزایش سهم صنعت پتروشیمی از مصرف منابع نفت و گاز دارد که نتیجه آن گذر از خام فروشی و ایجاد اشتغال پایدار و رونق اقتصادی در کشور است.
طی سال های آتی سهم خوراک و سوخت تخصیص داده شده به صنعت پتروشیمی از 992 هزار بشکه در روز معادل نفت خام به 1 میلیون و 600 هزار بشکه در روز معادل نفت خام تا پایان سال جاری و 2 میلیون بشکه در روز معادل نفت خام در سال 1404 و در پایان جهش سوم صنعت پتروشیمی می رسد.
آنچه در شرایط کنونی ضروری به نظر می رسد یکپارچگی سیاستگذاری، چه در حوزه نظری و چه در حوزه عملی، در بخش انرژی است تا اولویت های اقتصادی کشور بیشتر مورد توجه قرار گیرد. وقتی اولویت های صنعت پتروشیمی از منظر درآمدزایی برای کشور مورد توجه و تاکید قرار گیرد، طبیعتا در هر گونه برنامه ریزی مقطعی نیز این اولویت مورد توجه قرار خواهد گرفت و به عنوان مثال در شرایط کمبودها و محدودیتها، به گونه ای برنامه ریزی می شود تا به این بخش کمترین آسیب وارد شود. دلیل این امر بسیار واضح است: چراکه پتروشیمی سهم مهمی در افزایش درآمدزایی برای کشور و رشد اشتغال و رونق اقتصادی در سالهای آتی خواهد داشت.
در سال 1399 صنعت پتروشیمی حدود 24.4 میلیون تن محصول به ارزش 8.82 میلیارد دلار صادر کرد و 9.8 میلیون تن محصول به ارزش 4.88 میلیارد دلار به بازار داخلی عرضه کرد. با اجرای طرح های جهش دوم صنعت پتروشیمی که تا پایان سال جاری تکمیل خواهد شد 4 میلیارد دلار بر پایه قیمتهای سال 95 به درآمد صنعت پتروشیمی افزوده خواهد شد و با تحقق طرح های جهش سوم در سال 1404، ظرفیت اسمی صنعت به 130 میلیون تن افزایش خواهد یافت و درآمد آن هم حدود 10 میلیارد دلار بر پایه قیمت های ثابت سال 95 بیشتر می شود. از هر منظری که بنگریم این حجم از درامد زایی آن هم در شرایط تحریم، سزاوار حمایت بیشتری است و هرگونه خلل در تامین خوراک و سوخت موردنیاز واحدهای پتروشیمی در فصل زمستان می تواند زیان های فراوانی وارد کند.