قیمتهای پایه؛ روز گذشته در شرایطی اعلام شد که گروه کالایی PVC شاید بیشترین افت قیمت پلیمرها را تجربه کرد آنهم در شرایطی که گریدهای سنگین اکستروژن (CRP۱۰۰ black)، استایرن بوتادین رابر، پلی اتیلن سبک خطی، پلیپروپیلن نساجی و سایر گریدهای پلیمری در رتبههای بعدی افت نرخ قرار داشتند. این درحالی بود که در گروه پلیمرها، پلیاتیلنهای سنگین دورانی، سنگین تزریقی و سنگین فیلم افزایش نرخ داشتند. درخصوص بازار شیمیاییها اما شرایط به نسبت متفاوت بود و کالاهای بیشتری ثبات قیمت یا افزایش نرخ جهانی را تجربه کردند ولی کاهش قیمت نیمایی ارز موجب شد باز هم افت قیمتهای پایه را شاهد باشیم. گازهای بوتان و پروپان افزایش نرخهای جدی داشتند و در کنار آن اوره پریل، نرمال بوتانول و ارتوزایلین در رتبههای بعدی کاهش نرخ قرار گرفتند. البته تکانههای افزایشی در بازار شیمیاییهای بورسکالا را میتوان در چند نوسان قیمت به وضوح مشاهده کرد همچون رشد ۴/ ۶ درصدی قیمت پایه زایلین مخلوط یا افزایش ۹ درصدی بهای منواتیلن گلایکول، افزایش ۵/ ۹ درصدی استایرن منومر و رشد بیش از ۱۲ درصدی بنزن و دیاتیلن گلایکول. این موارد نشان میدهد که زیرپوست بازارهای جهانی خبرهای مهمی در جریان است.
نگاهی به نوسان قیمتهای پایه با احتساب نوسان قیمت نیمایی ارز نکات قابلتوجهی را ترسیم کرده که آنهم وضعیت به نسبت بهتر ترکیبات شیمیایی در مقایسه با بازار پلیمرها در جهان بود. در کنار این موارد جرقههای پراکنده رشد قیمتها در بازار آزاد هم جالب بهنظر میرسد اگرچه ویژگیهای ذاتی در بازار داخلی را باید در این خصوص مهم ارزیابی کرد. بازار مدتهاست که با ضعف جدی معاملات روبهرو شده و البته این رفتار از اواخر سال گذشته آغاز شده و تاکنون ادامه داشته است. در گزارشهای قبلی به این نکته اشاره کردیم که حجم معاملات هفتههای اخیر نشانهای از پایینبودن نسبی موجودی انبارها در بازار داخلی دارد ولی در شرایطی که حجم تولید در صنایع تکمیلی به شدت محدود شده، ضعف عرضهها خودنمایی خاصی نداشته و ندارد. همین سیگنال یعنی ضعف عرضه در شرایطی که تقاضایی هرچند محدود به بازار تزریق شود به جرقههای رشد نرخ منجر خواهد شد که همین رفتار را شاهد هستیم. البته قیمتهای پایه اخیر آنهم در وضعیتی که برخی از عرضهکنندگان حاضر به اعمال تخفیف در زمان معامله هستند فضای چندانی را برای رشد نرخ باقی نمیگذارد ولی در صورتی که شاهد رشد حجم معاملات در بورسکالا باشیم، کالای بیشتری به بازار تزریق خواهد شد که با رشد عرضهها پتانسیل کاهش قیمتها در بازار آزاد را فراهم خواهد کرد. در هر حال نرخهای پایه فعلی برای بسیاری از گروههای کالایی نوسان قیمتهای بزرگی نداشته که خود میتواند به مرور زمان به یک سرعتگیر در برابر افت نرخ منجر شود که خروجی آن در نهایت چندان قدرتمند نخواهد بود. در وضعیتی که جو کاهشی در بازار غالب است سخن گفتن از تغییر فاز بازار چندان هم توجیه ندارد و البته تا زمانی که قیمتهای پایه نیز کاهشی است بازار هم فضایی برای نوسان آزاد قیمتها در اختیار نخواهد داشت.
رخدادهای زیرپوستی بازارهای جهانی
بازی قیمتی در بازار نفتخام به روزهای سرنوشتساز بازار پتروشیمیها بدل شده است آنهم در شرایطی که یک روند معین و مشخص را در این بازارها شاهد نیستیم. در بازار ترکیبات شیمیایی در جهان جرقههای مهمی از رشد قیمتها به ثبت رسیده ولی در برابر آن شاهد کاهش نرخ در بازار پلیمرها هستیم. البته نفتخام بعد از یک رشد مطلوب ولی مقطعی وارد یک فاز نزولی شده اگرچه بهای فرآوردههای نفتی در آخرین آمارها باز هم رشد نرخ را نشان میدهد. این رفتارهای متناقض در شرایطی برجستهتر خواهد بود که قیمتها در بازار ترکیبات شیمیایی افزایش یافته و بعضا رشد قیمتهای برجستهای را شاهد هستیم. بهعنوان مثال بنزن، تولوئن، پارازایلین و حتی استایرن منومر رشد نرخ دارند. قیمتهای پایه در بورسکالا نیز همین رفتار را نشان میدهد و شاهد رشد بیش از 12 درصدی بنزن و دیاتیلن گلایکول در نرخهای پایه هستیم که به آن اشاره شد.
جریان قیمتی اما در بازار جهانی پلیمرها کاهشی است و بهنظر میرسد روزهای سختی را شاهد هستیم. حتی در بازار پلیمرها نیز جرقههایی از رشد نرخ را میتوان مشاهده کرد بهعنوان مثال بهای پلیپروپیلنها در بازارهای شرق آسیا افزایشی است و حتی رشد نرخهایی جذاب را تجربه میکند ولی همین کالا در سایر نقاط جهان افت قیمت دارد. این وضعیت البته در برخی دیگر از پلیمرها نیز مشهود است و جدا از ویژگیهای کیفی و فنی آنها، بازار شرق آسیا جذابتر از سایر بازارها در جهان به شمار میرود که اندکی پیچیدگیهای بازار را تقویت میکند. در کنار آن باید باز هم به رشد نرخ در بازار برخی ترکیبات شیمیایی اشاره کرد که در تضاد جدی با غالب پلیمرهاست. این موارد بیشتر شبیه به یک معادله است که در نگاه اول چند مجهول دارد اما در نهایت تابعی از یک متغیر خاص است که البته با اندکی موشکافی به سادگی قابلتحلیل خواهد بود.
سادهسازی بازارها در شرایط فعلی جوابگوست اگر جریان عمومی نوسان نرخ را از مسیر عرضه و تقاضا جستوجو کنیم. عرضه در بازارهای جهانی بالاست، البته با توجه به قیمت تمام شده پایین و ترس از افت بیشتر قیمتها، پیشنهادهای خرید گستردهای در نقاط مختلف جهان به گوش میرسد بنابراین رهگیری فاز عرضه برای تحلیل بازار چندان منطقی نیست ولی درخصوص تقاضا اوضاع متفاوت است. همانگونه که در گزارشهای قبلی به آن اشاره کردیم، هنوز در بازار شرق آسیا با محوریت چین یا کشورهایی که تجربه مواجه شدن با بحران بیماریها را داشتهاند شرایط متعادلی درحال تجربه است یعنی تقاضا در بازار این نقاط جغرافیایی بهتر از سایر نقاط کرونازده است. این ویژگی به وضوح نوسان قیمتها در بازار پلیمرها را توجیه میکند آنهم در شرایطی که پلیپروپیلنها که کاربردهای متنوعی داشته و در تولید ظروف و مایحتاج بهداشتی مورد استفاده قرار میگیرند با رشد نرخ همراه شدهاند. حال در شرایطی که تقاضا در نقطهای از جهان وجود دارد رشد قیمتها نیز همراه با آن ثبت شده گویی تازه بازارها به یادآوردهاند که بعضا قیمت خرید تجار یا قیمت تمام شده تولیدکنندگان در هفتههای گذشته چقدر بوده است. این مطلب البته ارتباط چندانی با نوسان بهای نفتخام ندارد و تقاضاست که حرف اول و آخر را میزند.
در بازار ترکیبات شیمیایی اوضاع پیچیدهتر است که به دو عامل باز میگردد. تجربه نشان داده که نوسان قیمتها در بازار ترکیبات شیمیایی به دلایل قرابتهای فنی و بعضا فرآیندهای تولیدی موجب شده تا با نوسان بهای نفت و فرآوردهها شباهت بیشتری داشته باشد. این سیگنال موجب شده تا با تکانههای بهای نفتخام، نوسان بیشتری در بازار ترکیبات شیمیایی شاهد باشیم. از سوی دیگر این کالاها اغلب در صنایع بزرگی مصرف میشوند که به این سادگی امکان توقف تولید ندارند، بنابراین تقاضای این گروه کالایی در مقایسه با پلیمرها امنیت بیشتری داشته و رشد قیمتها را برای آنها به ارمغان آورده است. از سوی دیگر تقاضای مواد اولیه برای تولید شویندهها یا مواد ضدعفونیکننده را باید به این موارد اضافه کرد. این وضعیت البته پایدار نیست و دلایلی همچون پرشدن موجودی ذخایر از محصول نهایی یا توقف یک بخش از خط تولید به هر دلیل، میتواند تغییری عمیق را برای آنها به همراه داشته باشد. در این شرایط باید نگاهها را به سمت بازار نفت معطوف کنیم تا شاید تغییر فاز جدی این بازار بتواند محرک جدیدی برای رشد قیمتها به شمار رود که البته با توجه به شرایط زندگی و استمرار فاصلهگذاری اجتماعی در اقصینقاط جهان انتظار نداریم تقاضای فرآوردهها با محوریت سوخت مایع همچون بنزین و گازوئیل به یکباره رشد جدی داشته باشد. با توجه به تمامی این موارد شاید همین رشد قیمتها نیز مقطعی باشد آنهم در شرایطی که موسسات بزرگ مالی از رکودی فراگیرتر از سال 2008 خبر میدهند که تحقق آن آیندهای به شدت مبهم را برای اقتصاد جهانی رقم خواهد زد. با فرض استمرار اثرات بحران شیوع ویروس کرونا تا ماههای آینده چندان هم نمیتوان به بازارها خوشبین بود.