سوالی که در این میان مطرح میشود این است که با توجه به بالارفتن بهای دلار، نفت و قیمت محصولات در بازارهای کالایی وضعیت صنایعی همچونپتروشیمی – به خصوص در بخش صنایع پایین دست – که ارتباط مستقیمی با این عوامل دارد، چه میشود؟
بخش پاییندستی: رکورد شکنی معامله محصولات پتروشیمی در بورس کالا در سال 96 شاهدی بر بهبود وضعیت این بازار است؛ اگرچه رشد قیمتها و سایر سیگنالهای دیگر نیز باید مورد توجه قرار بگیرند. با توجه به شرایط کلی این بازار میتوان سال 97 را زمانی جذاب برای بازار وصنعت پتروشیمی در کشورمان به شمار آورد. افزایش حجم معامله پلیمرها و محصولات شیمیایی در بورس کالا در سال گذشته مهمترین سیگنال برای این بازار بود و نشان داد که حجم تولید در صنایع تکمیلی محصولات پتروشیمی تقویت شده است. این ویژگی مهم در شرایطی به ثبت رسیده است که قیمتها در بازار پلیمرها به میزان قابل توجهی افزایش یافته، یعنی انتظار عمومی از کاهش حجم معاملات وجود داشته است. این موارد یعنی پذیرش قیمتهای بالای فعلی در بازار را باید یک داده مهم تلقی کرد که میتواند به حمایت مجدد از این بازار در سال جاری منتهی شود. این در حالی است که دو سیگنال اصلی رشد قیمتها در بورس کالا یعنی افزایش قیمتهای جهانی و رشد بهای دلار هر دو تاثیرگذاری اصلی خود را بر این بازار بر جای گذاشته و احتمالا پس از چند هفته آینده، بازار به یک ثبات قیمتی نسبی نزدیک شده و از التهاب پیشین فاصله خواهد گرفت.
این وضعیت کلی باز هم میتواند به حمایت از این بازار منتهی شود. با توجه به این موارد شاید سال ۹۷ را بتوان زمان جذابی برای حمایت از صنایع تکمیلی در صنعت پتروشیمی به شمار آورد که در نهایت میتواند به افزایش بیشتر حجم معاملات منجر شود. از سوی دیگر واحدهای تولیدی جدیدی در صنایع بالادستی نیز به گردونه تولید وارد خواهند شد که میتواند با افزایش حجم عرضهها شرایط بهتری را در این بازار فراهم کند.
کاهش التهاب قیمتی و ورود به یک فاز از ثبات نرخ در کنار امید به افزایش تقاضای داخلی برای مواد اولیه و محصولات نهایی در سال حمایت از کالای ایرانی نیز به حمایت بیشتر از این صنعت و بازار کمک خواهد کرد. با توجه به این موارد شرایط سال ۹۷ را میتوان دورهای جذاب در تاریخ معاملات بورس کالا و همچنین تولید در صنایع تکمیلی به شمار آورد؛ اگرچه آمارهای سال ۹۶ که خود یک رکورد مهم نیز محسوب شده، فرش قرمزی برای این بازار در سال جدید خواهد بود.
بررسی رخدادهای سال ۹۶ به معنی آن است که دادههای پیش روی این بازار را میتوان با صراحت بیشتری مورد بررسی قرار داد، اگرچه افزایش عرضهها، میل عرضهکنندگان برای عرضه در بورس کالا، افزایش قیمتهای جهانی و رشد قیمت دلار دادههای مهم تأثیرگذار بر این بازار هستند.
حجم معامله پلیمرها در بورس کالا در سال ۹۶ از لحاظ وزنی و در قیاس با سال ۹۵ با نزدیک به ۹ درصد رشد همراه شده؛ اگرچه در همین زمان ارزش معاملات نزدیک به ۲۸ درصد افزایش یافته است. در سال گذشته ۲ میلیون و ۸۲۷ هزار و ۸۷۹ تن انواع پلیمر به ارزش ۱۲ هزار و ۳۵۱ میلیارد تومان مورد معامله قرار گرفت. این موارد موفقیتهای مهم را برای بازار پلیمرها نشان میدهد اگرچه در بازار محصولات شیمیایی هم چنین روندی حاکم است.
افزایش بهای دلار بهعنوان یکی از شاخصهای تعیینکننده قیمتهای پایه محصولات پتروشیمی در کنار افزایش بهای قیمتهای جهانی، نوید افزایش قیمتهای اولیه محصولات پلیمری را به تولیدکنندگان داخلی میدهد. در این راستا قیمت نفت خام آمریکا و نفت برنت در حال حرکت به کانال ۷۰ دلاری هستند و حتی روزهای اخیر نفت برنت مرز ۷۰ دلاری را درنوردید و ارقام بالاتری را به ثبت رساند و این امر حاکی از آن است که بهای نفت و درپی آن بهای نفتا رو به رشد هستند. با توجه به این که بهای این محصولات تاثیر مستقیمی بر قیمت محصولات پتروشیمی دارد، وضعیت قیمت مواد اولیه چگونه خواهد شد؟
تولیدکنندگان و فعالان بخش پایین دست صنعت پتروشیمی اظهار میکنند، با توجه به این موضوع که ظرفیت نصب شده در این بخش از صنعت بالاتر از ظرفیتی است که در شرایط فعلی در حال استفاده است و با توجه به این که اشتغال یکی از اصول اقتصاد مقاومتی است و اگر تمامی ظرفیت نصب شده در بخش پایین دست صنعت پتروشیمی به کار آیند، اشتغال چشمگیری را ایجاد میکنند، نقدینگی در این بخش از صنعت به قدری پایین است که بنگاههای پایین دستی در تامین مواد اولیه خود مشکل دارند و با توجه به اینکه حمایتی از این بخش صورت نمیگیرد حتی اظهار میکنند که باید در ادامه برخی از خطهای تولیدی را خاموش کرده و با تعدیل نیرو مسیر پیش رو را طی کنند.
بالا رفتن بهای مواد اولیه تولید محصولات پلیمری و در دسترس بودن مواد ارزان تر در دست رقبای همسایه همچون ترکیه این مشکل را به وجود میآورد که تولیدکنندگان با وجود اینکه ظرفیت نصب شده بالایی دارند، نتوانند مواد اولیه مورد نظر را تهیه کرده یا مجبور شوند فعالیت خود را متوقف کرده یا واحد تولیدی خود را به حالت تعطیلی درآورند. این در شرایطی است که با فرض تهیه مواد اولیه با توجه به این امر که مواد اولیه ارزانتری در دست واحدهای رقیب قرار میگیرد تولیدکننده داخلی یا باید از کیفیت محصول نهایی خود بکاهد یا باید محصولی با قیمت نهایی بالا تولید کند که در هر دو صورت نمیتوانند با کالاهای مشابه خود در رینگهای صادراتی رقابت کرده و به راحتی از گردونه رقابتی حذف میشوند.
بنابراین با توجه به این موضوع که امسال حمایت از کالای ایرانی نام گرفته است، حمایت از این بخش از صنعت باید چگونه باشد؟
برخی اظهار میکنند که با توجه به این موضوع که خوراک ارزان در اختیار مجتمعهای پتروشیمی کشور قرار میگیرد، این امر باید در زنجیره ارزش لحاظ شود و به زنجیره تامین هم منتقل شود. در مقابل این دیدگاه هم مطرح میشود که معمولا در سرمایهگذاری کلان سوبسیدهایی از سمت دولت لحاظ میشود و این امر هم درخصوص خوراک ارزان به مجتمعهای پتروشیمی واگذار شده و به معنای آن نیست که باید به زنجیره تامین هم منتقل شود.
علاوه بر این موضوع برخی بر آنند که مجتمعهای پتروشیمی باید در ابتدا زنجیره تامین داخل را سیرآب کرده و در نهایت دست به صادرات بزنند، باید به این نکته توجه کرد که با توجه به این اصل اقتصادی که هر بنگاه تولیدی به دنبال حداکثر کردن سود واحد خود است و با توجه به ضعفهایی که در بخش پاییندست وجود دارد و بوروکراسیهای اداری کشور طبیعی است که با بالارفتننرخ ارز این تولیدکنندگان تمایل به صادرات و فروش بی دغدغه محصولات خود داشته و نمیتوان بدون هیچ قانونی این انتظار را داشت که صادرات خود را متوقف کنند.
در این میان چاره کار چیست؟ آیا دولت باید وارد گردونه بازی شود و شرایط را بهبود بخشد؟ آیا دولت توان این کار را دارد؟ یا باید به دنبال راهکارهایی همچون بسته پیشنهادی اتاق ایران برویم که مدعی است در صورت اجرایی شدن و تحقق این بسته سه راس هرم یعنی دولت، بخش بالادست و پایین دست صنایع مادری همچون صنعت پتروشیمی، فولاد و… فعال خواهند شد.