کاهش حجم معاملات در بورس کالا و افت شاخص قیمت پلیمرها در این بازار خود معرف شرایطی است که میتوان از آن بهعنوان یک رکود در بازار و صنعت محصولات پتروشیمی در فاز صنایع تکمیلی آن سخن گفت. این در حالی بود که قیمتهای بازار آزاد در هفته گذشته در یک روند افزایشی نسبی قرار گرفت تا جایی که میتوان گفت پس از ۵ هفته افت قیمتها، ۱۰ روز رشد نرخ محدود و شکننده میهمان این بازار بوده است. افت نسبی قیمتهای جهانی در کنار کاهش قیمت دلار در بازار آزاد و البته رشد قیمت دلار نیمایی در کنار ضعف جدی تقاضا مواردی است که تاکنون در این بازار ایفای نقش کرده است.
ضعف تقاضای مؤثر برای محصولات نهایی و مواد اولیه شاید تاثیرگذارترین داده در این بازار باشد و تا زمانی که بازار با این واقعیت همخوانی داشته باشد نمیتوان به بهبود عمیق بازار و تقویت حجم معاملات خوشبین بود. حضور چند شرکت پتروشیمی مهم در فاز اورهال در کنار ضعف تقاضای داخلی دادههایی است که هم ضعف عرضه را نشان داد و هم واقعیتهای زیرپوستی بازار را مخفی نگه میدارد. به احتمال قوی آذرماه دشواری در پیش است و تا پایان این ماه زمان مهمی برای پوست اندازی بازار پلیمرها خواهد بود ولی این تغییر و تحول شاید چندان جذاب نباشد زیرا رکود و دقیقتر رکود تورمی اغلب قربانیان بسیاری در واحدهای تولیدی دارد. شاید با اتخاذ استراتژیهای صحیح بتوان بخشی از تهدیدها را محدود کرده و نگرانیهای موجود را به موقعیتهایی در آینده بدل ساخت که در این گزارش برخی از این موارد مورد بررسی قرار گرفته است.
نوسان شاخص قیمت پلیمر
شاخص قیمت پلیمرها در هفته گذشته تغییر چندانی نداشت ولی با توجه به کاهش عرضههای جذاب، شاهد کاهش تقاضا و افت رقابت بودیم که همین داده در نهایت به کاهش شاخص قیمتها در این بازار منجر شد. بهصورت دقیقتر در هفته گذشته شاخص قیمت پلیمرها با ۳۵/ ۱ درصد کاهش به ۸ هزار و ۹۶۶ تومان رسید که از تغییر محدود قیمتها حکایت دارد. البته در هفته گذشته در بازار آزاد شاهد افزایش محدود قیمتها بودیم که با این داده که بر پایه آمارهای بورس کالاست در نگاه اول همخوانی ندارد و باید مورد تحلیل قرار گیرد.
کاهش حجم معاملات پلیمرها در بورس کالا خود عاملی مهم برای عدم رونق داد و ستد در این گروه کالایی است و البته آمارها از ضعف عمومی عرضه و تقاضا حکایت دارد. در هفته گذشته شاهد عرضه ۵۳ هزار و ۳۹۴ تن از انواع پلیمرها در بازار فیزیکی بودیم که برای خرید این حجم از عرضه، ۴۹ هزار و ۶۵۰ تن تقاضا به ثبت رسید و برای سومین هفته پیاپی حجم تقاضا از عرضهها کمتر شد. همین مطلب به سادگی نشانه مهمی از رکود است اگرچه حجم عرضهها به نسبت مدت مشابه هفته قبل ۲۱ درصد کاهش داشته است. از سوی دیگر حجم معامله پلیمرها در بورس کالا نیز به شدت کاهش داشته است و به نزدیکی ۳۸ هزار تن رسیده که کمترین حجم معاملات از روزهای نیمه تعطیل ابتدای سال تاکنون به شمار میرود. تقریبا تمامی دادههای معاملات پلیمرها دربورس کالا منفی است و این وضعیت عمومی خود بهصورت مشخص چهره تمامنمایی از رکود به شمار میرود.
از سوی دیگر قیمتهای جهانی هم به نسبت در مسیر افت قرار دارد ولی قیمت دلار در بازار ثانویه افزایشی است. این موارد در کنار عدم اعلام نرخ در هفته گذشته پتانسیل مهمی برای کاهش قیمتهای پایه در این هفته به شمار میرود بنابراین یک سیگنال کاهش نرخ در بورس کالا در حال خودنمایی است. از سوی دیگر برخی از پتروشیمیهای معتبر در کشور هماکنون در فاز اورهال قرار دارند و تا زمانی که این شرکتها به روال تولید منطقی خود دست پیدا نکنند این وضعیت کلی یعنی ضعف عرضهها تداوم خواهد داشت. به احتمال قوی آذرماه دشواری را شاهد خواهیم بود ولی با ضعف تقاضای مؤثر در بازار داخلی در کنار دادههای ضد و نقیض در مورد موجودی انبارهای واحدهای پتروشیمی یا موجودی انبارها در بازار نمیتوان گفت که آیا در ماه جاری رخداد مهمی از برتری تقاضا بر عرضه به ثبت میرسد یا خیر. در هر حال ضعف تقاضای مؤثر و رکود در بازار است که از رشدافسارگسیخته قیمتها ممانعت و وضعیت مبهمی را پیش روی بازار ترسیم کرده است. اما به احتمال قوی برای دیماه شرایط بهتری را در بازار شاهد خواهیم بود.
البته نوسان قیمتهای بورس کالا موجب شده تا شاخص قیمت پلیمرهای دنیای اقتصاد کاهش یابد. این داده اگرچه در ضعف معاملات و ضعف شدیدتر تقاضا چندان هم دور از ذهن نیست ولی یک خاطره از سالهای گذشته را یادآوری میکند. در سالهای قبل که قیمتهای پایه هر دو هفته یک بار اعلام میشد در هفته اعلام نرخ، اغلب تقاضای بیشتری ثبت میشد ولی در هفته بعد ناخودآگاه تقاضا کاهش مییافت. این وضعیت باز هم در هفته قبل خودنمایی کرد و ضعف تقاضا به کاهش جذابیت خرید و عدمرقابت و افت قیمتها منتهی شد. پت بطری و پت نساجی در هفته گذشته با افت قیمت همراه شدند (مجموع معاملات نقدی و سلف) که در نهایت کاهش قیمتهای شاخص را رقم زد اگرچه این وضعیت در سایر گروههای کالایی هم کم و بیش خودنمایی کرد.
بازار داخلی و نیاز به بازبینی دادههای پیشین
در این بین اگر به تفاوت نرخ بین روز ابتدایی هفته و روز انتهایی آن توجه کنیم متوجه رشد محدود و شکننده قیمتها میشویم. شاید متوسط رشد نرخ در طول هفته گذشته برای کلیت بازار به ۲ درصد هم نرسید. البته مسیرهای قیمتی و اعلام رشد نرخ در اواسط فعالیت بازار در هفته گذشته موجب شده تا جرقههای رشد قیمتی در کنار تکانههای افت نرخ در کنار هم قرار بگیرند یعنی برخی از گریدها هم افزایش قیمت داشتند و هم کاهش نرخ، بنابراین متوسط قیمتی رشد چندانی نداشت. همین داده شاید اولین نکته مهم در طول هفته گذشته باشد و شاهد هستیم که رشد قیمتها چندان هم جدی نبوده است.
بازار هنوز هم نظارتی است و جذابیت واسطهگری بهشدت کاهش یافته و همچنین برخی از محمولههای مهم در بازار آزاد یا بلوکهشده یا عرضه آنها از ترجیح و توجیه چندانی برخوردار نیست. همین مطلب به معنی کاهش عرضه در بازار داخلی است و میتوان گفت که کالای پیشنهادی در بازار بهشدت کاهش داشته است. از سوی دیگر فروش اعتباری هم محدود شده و خریداران سنتی که مواد اولیه خود را بهصورت اعتباری و مدتدار خریداری میکردند هم با مشکل تامین مواد روبهرو شدهاند. این داده خود به معنی نقدفروشی بیشتر است و اگر فردی نتواند ماده اولیه مورد نیاز خود را بهصورت نقدی خریداری کند الزاما به سمت تامینمنابع مالی جدید و خرید بهصورت نقدی خواهد رفت که سادهترین خروجی آن کاهش حجم معاملات و فعالیت تولیدی و افت تقاضا در بازار آزاد است. کاهش تقاضای مؤثر، یعنی تقاضای واقعی خرید برای محصولات نهایی و مصنوعات پلیمری، هم مطلب دیگری است که شاید بیش از سایر دادهها بر بازار تاثیرگذار بوده یعنی شاهد هستیم که سفارش تولید تضعیف شده و واحدهای تولیدی با مشکل فروش بیشتری روبهرو شدهاند. در گزارشهای پیشین به این نکته پرداختهایم ولی تاکنون بهنظر نمیرسد تغییری در این شرایط ایجاد شده باشد.
در هر حال دو داده اصلی یعنی رکود و رشد قیمتها هر دو دامنگیر بازار شده است و این مطلب به معنی رکود تورمی است که باز هم در گذشته نسبت به آن هشدار داده شد ولی در حال بازآفرینی آن در بستر بازار آزاد است. این وضعیت شاید نگرانیهای بزرگی را به همراه داشته باشد و کاهش حجم تولید به معنی توقف فعالیت بسیاری از واحدها و بیکاری جمع کثیری از فعالان اینصنعت خواهد بود. رخدادی که یکبار در سال ۹۳ و اوج آن در سال ۹۴ به ثبت رسید. هماکنون گویا در آغاز یک فاز رکود جدید در بازارهای کالایی در جهان هستیم که در گزارشهای پیشین به آن اشاره شده بود. در هر حال دوران پیشرو زمان مهمی است که اگر مورد حمایت و بررسیهای دقیق قرار نگیرد خطرناک خواهد بود. این هشدارها بهقدری مورد اشاره قرار گرفته که شاید برای مخاطب دیگر جذابیت و تازگی نداشته باشد ولی کمتوجهی به این موارد و مخصوصا جدی نگرفتن شرایط سخت فعلی و روزهای سختتر پیشرو در آذرماه میتواند حیات بسیاری از واحدهای تولیدی را بهخطر اندازد.
در گذشته به رویکردهای جذاب در شرایط سخت فعلی در چارچوب استراتژی حفظ موجودیت اشاره کردیم. بهصورت دقیقتر در وضعیت دشوار فعلی که دادههای شناختی از روزهای سخت و حتی سختتر در آینده حکایت دارد بهترین استراتژی؛ استراتژی حفظ موجودیت است. بهصورت دقیقتر در ابتدا واحدهای تولیدی باید شرایط را برای خود فراهم کنند که هم حجم تولید آنها کاهش پیدا نکند و هم میل به توسعه را به سمت حفظ داراییهای موجود تعمیم دهند. این در حالی است که این دادهها برای همه واحدها یکسان نیست یعنی اگر واحدی به سمت تغییر عمیق تکنولوژیک یا اجرایی کردن روندهای جدید بازاریابی حرکت کرده است، باید از این روند کلی قدردانی کرد. ولی در کل در شرایط فعلی برای صنایع پلیمری که اغلب با مشکلات تامین مواد اولیه ونقدینگی مورد نیاز روبهرو هستند بهتر است در این وضعیت استراتژی حفظ موجودیت را برگزینند. تلاش برای حفظ حجم تولید را باید یک اصل درنظر گرفت اگرچه در این شرایط بسیاری از واحدها به سمت کاهش هزینهها یا کاهش حجم تولید متمایل میشوند. در فاز بعدی باید تلاش کرد تا حداکثر خرید مواد اولیه از بورس کالا صورت گیرد که کمهزینهترین کار از مسیر نوسان نرخ بهشمار میرود.
این در حالی است که حتی اگر قیمتها در بورس کالا کاهشی باشد بازهم یک هفته بعد تاثیرگذاری واقعی آن را مشاهده میکنیم یعنی در همه شرایط از بازار جا نمیمانیم اگرچه این رفتار برای همه هم شدنی نیست. در فاز بعدی همانگونه که عنوان شد به فکر تنوع در شرایط فروش باشیم یعنی باید هم فروش اعتباری و هم کشف بازارهای جدید در کشور را مدنظر قرار داد ولی از همه مهمتر باید به فکر بازارهای صادراتی جدید باشیم. در این وضعیت حتی با فرض اما و اگرها و سختگیریهای اجرایی، صادرات مهمترین مسیر برای حفظ حیات در واحدهای تولیدی در صنایع تکمیلی است و بهتر است که تشکلها به سمت استفاده از ساز و کارهای اجرایی در مسیر مدیریت صادرات باشند یعنی یک تشکل به فکر ایجاد بازار صادراتی برای تمام شرکتهای زیرمجموعه خود باشد و بهتر است برای تداوم تولید و حفظ نیروی کار موجود برخی اختلافات و حتی منافع گذرای مقطعی را فراموش کنیم. در شرایط رکودی؛ رقابت غیرقابل قبول است زیرا به نابودی یک واحد منجر خواهد شد ولی در همکاری برای کشف بازارهای صادراتی جدی قطعا همیاری واحدها با یکدیگر با معنی سهولت بیشتر در کشف بازارهای صادراتی جدید و قدرتنمایی برجستهتر خواهد بود.